بسم الله الرحمن الرحیم

 

روزهای نقاهت رو سپری کردم و بعد از دو سه روز مهمان خانه پدری بودن به خانه برگشتم. اگرچه دلم میخواست به خانه برگردم اما هنوز جسمم تاب و توان کافی نداشت. به هر حال زندگی همین است. :) باید تاب آورد به هر شکل. 

قبل از این دوماهه بعد از یکسال کمی نظم و انظباط خانه داری ام سر و شکل آدم گونه ای به خود گرفته بود و روال کار دستم آمده بود. ولی بعد از این مدت دوباره به تنظیمات کارخانه برگشتم. :| 

آن قدر که شما خواننده های این جا فهمیده و باشعور و منظم هستید، از بابت بیان این حرفها اینجا خجلم. اما واقعا باید حرف بزنم. حرفها از سر و کله ام سر ریز کرده اند. دیگر توی دهانم جا نمی شوند.

نمیدانم برای همه همین طور است یا فقط ما این ریختی هستیم. آن دو سال و نیم عقد به یک طرف، این یکسال بعد از عروسی یک طرف دیگر کلا. واقعا این سال اول از پر تنش ترین روزهای زندگی ام بوده است. دوتا چرخ دنده که قرار است کنار هم بچرخند و تا صیقل پیدا کنند همچنان بهم گیر می کنند و جراحت هایی این میان پدید می آید. نفس سر کش یک خانم بیمار و فقدان هر گونه پالایش روحی را هم که به آن اضافه کنیم چیز خوبی از آب در نمی آید. یعنی تا به حال چندین بار به مو رسیده و فقط به مدد خدا بوده که رابطه گسسته نشده است. 

خلاصه که اگر هنوز مجرد هستید، روی خودتان کار کنید. برای خودتان برنامه های جدی داشته باشید. نشاط و معنویت روحی تان را دست کم نگیرید. در زمان قبل از ازدواج و در آستانه ازدواج، انسان بواسطه خودداری های جسمی و روحی که خود را در معرض آن ها قرار می دهد، روح آماده ای پیدا می کند. از این فرصت استفاده کرده و آن را غنیمت بشمرید. 

پ.ن: دوره های تربیت فرزند کاملی بر طبق دانش و معرفت طب اسلامی ارائه می شوند که محور کار شناخت طبع و مزاج افراد خانواده و تربیت خاص هر فرزند بر طبق طبع و مزاج اوست. متاسفانه فراموش کردم در زمان ثبت نام این جا اعلان عمومی کنم. اما به لطف خدا اگر فرصت بشود خلاصه نکاتی را اینجا می نویسم. (ان شاءالله فرصت و توانش فراهم شود.) [دوره های بعدی را اگر علاقه مند بودید این جا اعلان می کنم.]

 

والی الله ترجع الامور .


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها